این روزها اکثر سلبریتیها و چهرههای شناخته شده، با یکدیگر درگیر میشوند. با بسته شدن اکانت تتلو، نیمی از این دعواهای مجازی تمام شد و پروندهاش بسته شد. مدتی نگذشته بود که ساشا سبحانی و حصین ابلیس با یکدیگر درگیر شدند. جدیدترین درگیری و جدال لفظی بین چاوشی – مهشید حامدی (همسر ابی) اتفاق افتاده است. حال این درگیریها بخاطر نگرش سیاسی است و یا مشکلات قرنطینه، خدا میداند. بت نیوز، فارغ از جانبداری، صرفا ماجرای این جدال لفظی بین خواننده جوان و دوست داشتنی ساکن ایران را با همسر ابی، بیان میکند. میتوانید با استفاده از لینکهای زیر، وارد اکانت طرفین این جدال شده و کسب اطلاعات کنید.
محسن که علاوه بر صدای دلنشین، فعالیتهای انسان دوستانه بسیاری انجام میدهد، یک پست اینستاگرامی گذاشت که متن آن، این بود: “با یدالله و با – تیغ علی ذوالفقار – سینهی گردنکشان – اذن دهد میدرم”. اگرچه این متن کاملا بدون حاشیه و بیانگر نگرش و احساس درونی محسن بود، به اولین مرحله در درگیری لفظی بین محسن چاوشی – مهشید حامدی تبدیل شد. شایان ذکر است که کامنت این پست نیز بسته شده بود. تصویر این پست اینستاگرامی، در زیر نشان داده شده است.
در نقطهی مقابل، همسر ابی که احتمالا به دلیل اخبار بد این روزها، پیش زمینه داشته است، با خواندن این متن و برداشتهای شخصی خود، به سرعت به این نوشته پاسخ داد. وی مجموعهای از چند عکس را کنار هم چید تا نظر خود را نسبت به تمامی اخبار این روزهای ایران، بیان کند. وی تنها یک روز بعد، پست زیر را به همراه یک نوشته بلند بالا، در اینستاگرام آپلود کرد که در ادامه، بخشهای مهم آن را بازگو خواهیم کرد.
بعد از دیدن اخبار ایران، آدم به چشم و گوش خود شک میکند. ترامپ سردار سلیمانی را شهید کرده و تهدید به زدن خاک ایران با موشک میکند. ایران خودش یک هواپیمای مسافربری را در آسمانش با موشک ساقط میکند. نه تنها از محاکمه خطاکاران خبری نیست، بلکه با گردن کلفتی از استرداد جعبه سیاه هواپیما هم خودداری میکنند. ترامپ تهدید به زدن قایقهای ایرانی مهاجم در خلیج فارس میکند، ناو جماران ناوچه کنارک را میزند. فقط باید دعا دعا کنیم که ترامپ تهدید دیگری نکند! در اوج پندمیک کرونا و جنگ تمام دنیا با ویروس کوید۱۹، زمانیکه تمام کشورهای جهان در راه نگهداری مردم در خانههایشان، میلیونها دلار خرج میکنند، ایرانیان چه میکنند؟!
حالا در اوج این اتفاقات ترسناک که هر روز فاجعهای در پیش است، به فدراسیون جهانی شنا اعتراض کردهاند که ویدئوی شناگران ایرانی را که چند دختر خانم البته نه با مایو که با لباس رسمی شناگران است، بلکه با لباس ورزشی، از صفحه حذف شود! چرا؟ چون خانمها طبق قوانین جمهوری اسلامی ظاهر نشده بودند! به اینجا که میرسیم، میفهمیم که دیدن ویدئوی چندش آور جوانی که با لذت از تجاوز به بدن و روح یک دختر بچه ۹ ساله تعریف میکند، هیچ تعجب ندارد.
بعد از تمام این جنایات با خود فکر میکنیم آیا هنرمند نتیجه حکومت است؟ یا چنین جامعهای به هنرمند آگاه نیازمند دارد؟ آیا هنرمند حق دارد در جامعهای که بر روی بشکه عقب ماندگی که از باروت تفکرات پوج پر شده، کبریت حریق افروز باشد؟ دیدن این بیت بر صفحه یک آرتیست نفس را در سینه حبس میکند «با یدالله و با – تیغ علی ذولفقار – سینه گردنکشان – اذن دهد میدرم». از مجموعه کلمات این بیت، بوی تعفن عقب ماندگی و وحشیگری میبارد.
پس از این واکنش تند همسر ابی به یک بیت شعر، محسن دوباره دست به گوشی شد و پاسخ را باز هم در قالب یک پست اینستاگرامی (با کامنت بسته)، ارائه کرد. گفتنی است که تکیه این پاسخ، بر نقد و نکوهش اعمال زوج خارج نشین بوده و قسمت آخر آن نیز کنایه به کنسرت اخیر آنها در کشور عربستان سعودی دارد. تصویر و متن این پاسخ در زیر نشان داده شده است.
تعفن! رایحهی تخمیر است که قهقههزنان میپیچد به مشام و جیبهایِ بیگناه و البته بیچاره گوشهای عربدهخواه
تعفن! کج فهمی است و روخوانی و هیجان لحظهای دیده شدن و البته شنیده شدن غیرِ جغرافیای بد مستِ پُرعربده و کفشهای طلا یادمان باشد آن دو جفت، دوازده اعدامی بود زیر پای شما به عربستان.
اگر طلاست نعلینتان، ما هنوز رختمان عزاست به سبزی و نان زندهایم البته بدون بیخندانِ رفسنجان. عربده نکش شبه ماه! کمی آرام بتیغان
بیا اینجا و کمی مزه کن پوستِ شیر را کمی بخوان و اندکی گوش باش جای نوشیدن و چرخیدن.
من از تو داغ ترم ادای داغ در نکن که شمشیرِ ذوالفقارِ من مست میدان است و آماده به گردنکشان
جیب بُران و عربده کشان … و البته یاد عربده کشی دیگر افتادم متعارف همان که پشیمان است “مثل سگ”
و افتخار میکند به کاباره و شهامتِ تهران ندارد!
یا علی…
مرحله سوم درگیری بین چاوشی – مهشید حامدی (همسر ابی) نیز با پست همسر ابی ادامه دار شد، وی مجددا یک متن طولانی را آماده و ارسال کرد. این متن، به شرح زیر است:
این جوابه سراپا خشم وغرور و بد دهانی جناب چاووشی است، در جواب نوشته بنده. به واقع اینها فکر میکنند چه کسی هستند؟ تمام درد و رنج مردم را که مطرح شده دور ریخته و بند کردهاند به بیتی که به نظر بنده وحشیانه است؟ شاید دلخور هستند که حتی اسمشان را نیاوردم؟ این ها چه جور موجوداتی هستند که خودشان را تا این حد در اوج میبینند؟ و اینگونه وحشیانه به دارو ندارت میتازند؟ این هنرمند است؟ مانند حزب اللهی های دبش و یا داعشیان، خندیدن و میخوردن و رقصیدن را جرمت میکنند. من ۲۸ سال است در کنار زیباترین روح هنرمند درخشیدم، جانم گمان میکنی در لنگه کفشی چون شما مایع چشمگیر شدن یافتهام؟
زهی خیال باطل، زهی خودپسندی. واقعا شهامت صحبت کردن از عربده زدن دارید؟ ای خواننده ماشینی که تا به امروز به کمک حکومت جیب مردم را خالی کردید و اگر من جرات تهران آمدن ندارم، شما که آنجایید و ادعا دارید چرا جرات کنسرت زنده گذاشتن ندارید؟ آنقدر مرد نیستید که با خودم طرف شوید و نازنین مرد من را به لیچار گوییهایتان وارد نکنید. چقدر به خود میبالم که «شبه ماهم» که نامم است، تو چه هستی تاریک و سیاه چالهای متعفن.
بله آقای پاسدار، جواهر من افتخار میکند به کاباره، به جایی که چون نوجوان هنرنمایی کرد و اولین ماشین رختشویی را برای مادرش خرید به جایی که با دستمزدهایش مادر فرش میخرید و بعدها خانه خرید. شما ریاکارانه چند زندانی آزاد کردید و تبلیغاتتان گوش دنیا را کر کرد، چاقوکشان کوچکتان که به صفحهام گسیل کردید، از این بزرگواری مینویسند، نیاز به یاد آوری شاعرانه نبود. ابی سالیانه زندانیان بدهکار را از طریق دوستانش آزاد میکند و اطمینان دارم از بازگوییش در اینجا ناراحت خواهد شد. شما همچنان داغ باش و شمشیر زولفقار بچرخان که ۴۰ سال است دور دور شماست. مرد باش تا شاید به لشگر بزدلت کمی مردانگی بیاموزی.
متاسفانه در فضای مجازی، ویدئویی از خود ابی دست به دست شده که بیان میکند وی در حال دلجویی از محسن است. اما واقعیت ماجرا آن است که این ویدئو متعلق به قبل بوده و وی هنوز هیچ واکنشی به درگیری محسن چاوشی – مهشید حامدی (همسرش) نداشته است. احتمالا حساسیت همسر ابی بر روی محسن، به دلیل آن است که در بدو کار، محسن را همانند ابی توصیف میکردند.